برادری ۲۸ ساله دارم که به شدت پرخاشگر بود طوری که یکبار تلویزیون،تلفن و پنجره و هرچی اطرافش بود را شکست.بدبین به شدت دارای سوطن نسبت به اطرافیان و متنفر از پدر و مادرم فراری از جامعه و مردم و همیشه دوست دارد به تهران برود تا از ما دور باشد و مدام به فکر انتقام از اطرافیانش است و همه رفیق های خود را از دست داده است و از این بابت رنج میبرد.تحت نطر دکتر اعصاب دیاسپام و ریسپریدون ۲میلی شبی یک عدد مصرف میکرد مدتی کاملا خوب شده بود مدتی است دوباره به آ« حالت ها برگشته است البته پرخاشگری وی کاملا خوب شده است هم اکنون آلپرازولام نیم درصد،الانزاپین ۵ وآسنترا ۱۰۰ هرشب یک دوم مصرف میکند به همراه پرلنول ۱۰ هر صبح ۱عدد.اما هنور مدام به گدشته و رفتار دیگران با خود و خانواده اش فکر میکند بسیار غمگین و ناامید از ادامه زندگی است.اصلا حاضر به ازدواج نیست و التماس میکند مادرم بگذارد که به تهران برود.همیشه از خودش فراری است.لطفا کمکم کنید چطوری برادرم را کمک کنم و آیا قرص هایی که میخورد به او کمک میکند در ضمن بیشتر اوقات هم خواب است.با تشکر