0 دیدگاه

با سلام و احترام
خانم دکتر حجت زاده ، برادر من حدود ۴ و نیم سال پیش بعد از تمام کردن سربازی اش ، در یک کارگاه کار می کرد حقوق و درامدش خوب بود و بیمه هم بود بنابراین ما تصمیم گرفتیم که برایش زن بگیریم و به پیشنهاد دادم و یکی از دختران فامیل را مرفی کردم اما او تمایلی نداشت بنابراین موافقت کرد و خانواده ها هم دیگر را دیدند و قرار شد که باهم نامزد شوند، بعد از دوسال براساس صحبت خودش و دیگران تصمیم گرفت که کارگاهی برای خودش داشته باشد و با کمک خانواده و شراکت یکی از دوستانش کارگاهش را راه اندازی نمود اما بدلیل اینکه کارگاهش در کنار کارگاهی که قبلا کار می کرد بود و به دلیل عدم رضایت صاحب کار قبلی از اینکه او جدا شده است و … از او شکایت کرد بعد از چندین ماه درگیری در دادگاه و … مجبور شد که کارگاهش را ببندد و از همان زمان نمی دانم زودتر بود یا نه ، متوجه شدیم مواد مصرف می کند او کسی بود که حتی اگر کسی سیگار می کشید سرزنشش می کرد . اما موادی چون شیشه را شروع کرده بود باور کنید مادر و پدر با شنیدن این مسئله هر دو سکته ناقص کردند و دوروز مامانم در حالت صرع بود بابا بردش مشهد تا مطمئن شود اما چیزی بروز نداد تا مدت ها بدون اینکه به او بگوییم زیر نظرش داشتیم به بهانه های مختلف برای تست بدنی به پزشک می بردیمش تا اینکه خودش به من اعتراف کرد و گفت که مصرف می کند در طی این مدت چندین بار برای ترک اقدام نمود اما ۳ هفته دوام می آورد و دوباره شروع می کرد ، در حال حاضر هم دو ماه است که به طور مداوم او را تحت نظر پزشک و روانشناس برده ام اما با این وجود احساس می شود حداقل هفته ای یکبار مصرف می کند البته خودش به دکتر معالجش گفته که شیره ،هروئئین و بنگ هم می کشیده است تا شیشه را ترک کند . اما در حال حاضر من فقط سیگاری کشیدنش را هر شب ادامه می دهد خیلی تو خودش است همش بهانه گیر است موتور می خواهد پول برای مسافرت می خواهد . چند وقت پیله کرده بود که دامادش کنیم خوب می شود از کار هم زده شده هیچ جا نمی رود . مانده ام چکار کنم . آیا برایش وسیله نقلیه بخریم ؟ نامزدش هم خیلی عصبی شده البته زیاد نمی داند که چه وضعی دارد . خواهشمندم من را راهنمایی نمایید
با سپاس

دیدگاهتان را بنویسید