سلام
من یک خانم ۳۸ ساله و دو فرزند دارم .همسرم به شدت عصبی است سابقه ی اعتیاد به تریاک دارد که ۵ سال پیش ترک کرد.به دنبال یک سانحه ی دلخراش برای دوتا از نزدیکترین افراد خانواده اش و از بین بردن حالات افسردگی به مدت حدود یکسال رو به مصرف متادون آورده البته روزانه کم مصرف می کنم حدود یک چهارم .حدود یک ماه پیش یکی از دوستان ایشان به اینجا آمد(خارج از ایران) و ایشان چند شبی با دوستش د رهتل محل اقامت دوستش مراوده داشت.تا این که من متوجه حالات غیر طبیعی نظیر پر حرفی بی خوابی عدم تمرکز افکار و پرواز افکار و ابراز احساسات شدید و غیر متعارف و گاهی هم پر خاشگری و عصبانیت زیاد شکاک و…شدم و به او اعتراض کردم که حالات طبیعی ندارد و این منجر به یک بحث عمیق و حتی ضرب وشتم گردید .بعد از چند روز خود ایشان گفت که ان شب که حالات طبیعی نداشته به پیشنهاد همان دوست شیشه مصرف کرده و عذر خواهی کرد و قول داد که یکبار بوده و تمام.اما دوهفته بعد از این ماجرا همچنان آن حالت و حرکات غیر طبیعی را در ایشان مشاهده کردم و دو وسیله که مربوز به مصرف شیشه است را در منزلم پیدا کردم و با جدیت تمام به ایشان نشان دادم و گفتم اگر واقعییت دارد با کمک هم ترک می کنی وگر نه من با بچه ها به ایراتن بر می گردم و یک لحطه حاضر به ادامه ی زندگی با تو نیستم.که ایشون مصرف مواد را انکار کرد و گفت این وسیله ها مال دوستم است که به من داده برایش نگه دارم برای سری بعد که امد به او برگردانم .به هر حال الان هم ایشان همچنان متادون مصرف می کند.و من گاهی همان حالات غیر متعارف را درایشان می بینم و این که کم خواب و بی اشتها شده مرتب سر کار نمی رود و به هر بهانه ای می خواهد اول من را بفرستد سر کار و خودش بعد از ۲ یا سه ساعت سر کار میآید بی حوصله شده و بی قرار .نمی دانم الان هم مصرف می کند یا .قوانین مواد مخدر در این کشور فوق العاده سخت است من نمی دانم دوست ایشان به چه ترتیبی مواد را همراه آورده اند.
به هر حال خیلی نگرانم .ایشان را فوق العاده دوست دارم در تمام شرایط خاص زندگی برای حفظ بنیان خانواده ام دوشاوش ایشان بوده ام و برای نجات ایشان و آینده ی فرزندانم هر کاری می کنم و از شما عاجزانه تقاضای کمک و راهنمایی دارم.
این که از کجا مطمون شوم که ایشان باز هم شیشه مصرف می کند یانه؟ این که چه رفتاری در پیش بگیرم برای بهبود وضعیتمان و اینکه آیا از ایشان صراحتا بخواهم مصرف متادون را هم به یکباره کنار بگذارد.در ضمن ایشان هم فوق العاده بچه ها و خانواده را دوست دارند و امیدوارم بتوانم کمک کنم به خانواده امان
خودم هم خیلی دچار استرس شده ام در واقع خودم را قادر به انجام کارهای لاطم نمی بینم .به هر حال از شما که این امکان را در اختیارم قرار دادید صمیمانه سپاسگزارم و بابت این شرح حال طولانی عذر خواهم.
م.الف
1 پاسخ
با سلام.افسردگی همسرتان با دارو های دیگر و جلسات مشاوره روان درمانی قابل درمان است بنابر این افسردگی می تواند بهانه ای برای مصرف متادون باشد مگر انکه پزشک به دلیل دیگری برای وی تجویز کرده باشد.لطفا مطالب سایت را در مورد مواد محرک مطالعه نمایید تا بتوانید شمای کلی داشته باشید گاهی واقعا فرد علی رقم داشتن بعضی علایم مصرفۺ مصرف نداشته است!به عبارتی دیگر مسایل دیگری سبب بروز این علایم مشترک شده است که تشخیص این دو مطلب واقعا دشوار است.مطالبی را که عنوان کرده اید زمانی است که دوست همسرتان به دیدن شما امده بوده است ؛لطفا به مدت چند روز (حد اقل ۱ هفته )فقط به عنوان یک ناظر بدون هیچ گونه صحبت و اشاره ای در این مورد همسرتان را مشاهده نمایید و ببینید واقعا چه تغییری رخ داده است یا حالاتی که شما بازگو کرده اید مقطعی بوده یا خیر.اگر این اطلاعات را بعدا ارایه نمایید در گام های بعدی شما را بهتر می توان راهنمایی کرد.لطفادر طی این مدت به این موضوع هم فکر کنیدکه همسرتان نیز در مورد این زندگی مشترک همین جمله شما را خواهد گفت؟
(به هر حال خیلی نگرانم .ایشان را فوق العاده دوست دارم درتمام شرایط خاص زندگی برای حفظ بنیان خانواده ام دوشاوش ایشان بوده ام و برای نجات ایشان و آینده ی فرزندانم هر کاری می کنم)
لطفا این جمله(هر کاری می کنم) را کاملا واضح تعریف کنید در ابتدا برای خودتان. منظور شما از این جمله دقیقا احتمال انجام ان است یا فقط صرفا حرفی است که در ان شرایط گفته شده است؟ (و گفتم اگر واقعییت دارد با کمک هم ترک می کنی وگر نه من با بچه ها به ایراتن بر می گردم و یک لحطه حاضر به ادامه ی زندگی با تو نیستم)
عشق و علاقه میان زن و شوهر اساس شروع؛ادامه و پویای یک خانواده است وخوشبختانه این امکان برای شما وجود دارد به کمک یک دیگر به پویایی این محبت در کانون خانواده کمک نمایید و قداست آن را حفظ نمایید.