سلام … منصورم تقریبا دو سال و نیم مصرف قرص متادون داشتم …تا سال اخر روزی یک چهارم ۲۰…سال اخر به روزی یک ۴۰ رسید یکدفعه قطع مصرف کردم البته با دارو … الان ۹ روز میگذره و تمام عوارض ترک رو دارم هنوز …چقد طول میکشه تمام شه …۲۷ سالمه …۶۵ کیلو وزن دارم با قد ۱۸۰
پرخوابی از علائم قطع مصرف متادون نیست. بلکه می تواند از علائم مصرف بیش از حد متادون مخصوصا در کسانیکه برای اولین بار مصرف می کنند، باشد.
اگر این موضوع حقیقت داشته باشد مصرف متادون می تواند منجر به مسمومیت در شما شود که خطرناک و در مواردی مرگ آور است. حتما در این مورد از نزدیک با پزشک باتجربه در زمینه درمان اعتیاد مشورت کنید و اگر متادون را خودسرانه مصرف کرده اید دیگر مصرف نکنید.
سلام خسته نباشید من مدت سه ساله مضرف متادون دارم خیلی هم سعی کردم ترکش کنم ولی نتونستم ازتون کمک میخوام میشه کمک کنید
سلام خدمت دکتر عزیز
داماد من دو سال بصورت تفننی تریاک مصرف میکرده الان ۴ ماهه متادون ۱۰ میلی مصرف میکنه و هفته ای دوبار تریاک میزنه ولی روزانه متادون ۱۰ مصرف میکنه بجز روزایی که تریاک میزنه چطور میتونه ترک کنه یه راهی بزار جلویم که خواهرم بدبخت نشه توروخدا
همان تریاک را مصرف کند
27 پاسخ
دوستان عزیز اشتباه ما اینه که وقتی اسم ترک میاد فکر میکنیم مثلا ترک با متادون و غیره باید هیچ خماری یا زجری نکشیم ولی باید بدونیم هنوز هیچ روشی برای ترک اعتیاد نیامده که آخرش خمار نشید .
اگر میبینید یه وقت روزی نیم گرم رو ترک میکردی و نهایتا یک هفته حالت سرماخوردگی داشتی مال این بود که مواد بقول معروف استخوان گیر نشده بود ونیروی جوانی با اون مقابله میکرد ولی هرچه جلو رفتی بیشتر اسیر میشی . باید اینم بگم برای ترک اعتیاد روشی نیست که من طی نکرده باشم تمام روشها آخرش به تن دادن به این واقعیت ختم میشه باید خماریشو پس بدی عزیز.
در مورد ترک با متادون هروقت بصورت تدریجی به یک قطره در روز رسیدی باید مصرف رو قطع کنی تا خماری کمتری بکشی ولی فکر اینکه بعد از قطع متادون از فردا تبدیل بشی به بروسلی رو نکن آماده باش با صبر به چنگش بیاری.
با سلام من ترک کردم متادون رو بعد ۲ماه کاملا خوب میشی مثل ادم عادی حوصله اتونم سر جاش میاد منم هی به خودم میگفتم کی تموم میشه دوستام میگفتن فقط صبر کن اگه خوب نشدی با ماهر چه زودتر ترک کنین بی صاحب هر چی درده ه تو بدنت رو خاموش میکنه تازه بعد ترک میفهمین چه دردایی تو بدنتون بوده البته انشائ الله واسه هیچکس اتفاقی نیفته در ضمن پاک بودن واقعا لذت داره اخلاقتونم خیلی خوب میشه امیدوارم موفق باشید
وقتی که خودم رو دیدم, فهمیدم , که بی کس و تنها شدم … یا یه دختر خیلی دیر بود … یه پسری با دلی صاف و اروم… بدون هیچ غمی عاشق و احساس تمام خوشی رو حس میکردم در وجودم… دختری که دست چپ و راست خودم رو نمی دونستم کدومه, بعد سالها بهش رسیدم… با کلی بدبختی و درد بهش رسیدم… زندگیم در اوج بود … در تمام زندگیم که بیستو پنج سال داشتم… سیگار که همه خلاف من بود چیزه دیگه ای ندیده بودم … چیزی از شروع زندگیم باهاش نگذشته بود …. دیدم …. دیگه من نیستم…. و دیگه دارم حس زندگی کردن رو خودم با پشتکار مدام خودم در مصرف متادون از بین میبردم…
دو سال نگذشته بود … وقتی بعد نوه ماه از کما اومدم بیرون… دنیا فرق کرده بود … اولین سوالم از مادرم که کنارم بود … که موهای سفیدش رو میدیدم … پرسیدم …؟
کجام…من…؟ چی شده…؟ هیچ جوابی نبود
جز …این که فهمیدم دیگه نیست و رفته … شریک زندگی که … خودم بزرگ کردم…
خودم از دست دادم… با یه تصادفی که هنوزم در باورش هر لحظه می میرم…
شکستم… هر روز مردن رو حس کردم…
وقتی , که خواستم ببینم کجام دیدم یادگاریش , دخترم که نمی تونستم نگاش کنم دوازده ماه داره…
دخترم…
تنها کس زندگیم…
متادون کرد …
همه زندگیم رو ازم گرفت …. ولی حسش نکرده بودم…
بعد تصادف باز دوباره ار غم یا هر چیزی سراغش رفتم…
تا نو روز پیش … که دخترم که تمام زندگیم و دارو ندارمه… رو نتوستم با وجودم بغل کنم و و هده یش رو با وجودم احساس کنم…
نوه روزه یا یک ساعت
بلند شو , بلند شو مثل مرد …
انتقام لحظه های که نتونستی … از وجودت لذت ببری رو بگیررر…
من کی بودم … کجا رسیدم…
دنبال این باشم , دردم کم بشه … مگه دردی هست بزرگتر از ندیدن زن و بچت … کدوم درد … کدوم عضله درد …. کدوم حسی که میگن سخته …
میرسه به سختی شکستن زنت در وجود خودش ….
کدوم … درد و بی خوابی میرسه به دردی که …
که نتونستی تو صورت بچت نگاه کنی …
اومدی دنبال دارو میگردی … تا به خودت نه به همون بی غیرتی که خوردت کرد بگی برو …
ولی بدون من رو خرد کردی …
بدون ببین
مثل مرد …. کمرش رو بشکن…
چنان بدنت رو سینت رو بالا بگیر تا بفهمه دیگه جای در این جسم نداره
این بدن دیگه خسته, نشده …؟؟!!
مرد شده … به خودش اومده…چطور بی رنگش کردی
مردی که با … هیچ کس و هیچ داروی و هیچ زهرماری تورو از وجودش بیرون نمی کنه …
جز با قلبی که از خواب بلند شده … و می خواد هر لحظه بیرون رفتن تو کثیف …
رو بشنوه که داری زیر پاهاش خرد میشی …
پا درد داری مرد …؟؟؟ بدون با معرفت از خرد شدن اون بی وجدانه … که زیر پاهات داری از بینش می بری …
درد داری …. خوب مگه درد واسه کیه … تو مرد نیستی با غیرت … کدوم قرص … کدوم کس
تکون بخور …
روزهارو نشمر تا بالا بره…
بشمر روزهارو که , داری دوباره دست زنت رو میگری مثل مرد … و میگی بیفت جلو … من پشتتم
من نمردم….
درد یا عر کوفتی , همش خودت بدون خودن ساختی ….
خودتم مرد باش … از خودت خالیش کن…
هر لحظه فهمیدی درد داری …
دنبال ارام کردنش نباش … دنبال این باش …
که خدا … من مردم… من هستم…
اگرم دارم دردی هنوز انقد غرور و دل دارم…
که اگر بلند بشم طوری ساکتش می کنم…
تا روز مردنت …
به وجودت افتخار کنی….
یلند شووو
به خودت بیا …
ترس داری … می ترسی …. از چی
ترس اینه … زنت و بچت بهت ایمان نداتشته باشن
بلند شو … دست خودت رو خودت بگر …
ایمان خوابیدت رو رو بیدار کن….
بگو… دیگه بسه…
بیا کنارم … تا مثل قبل یکی بشیم…
دیره … شده….
من کی بودم … چی شدم ….
کی رو از دست دادم
تو کی بودی
کی رو از دست دادی …
من رفت …. مال تو یکی مرد کنارنه دوست داره … بهش نشون بده… وجودت … اون سینه های بزرگت که خوابوندیش چقد بزرگه…. و نمیشه اروم کرد … در بیرون کردن اون بی شرف
کدوم از ما …. درد وجودمون … با قرص اروم میشه …
نوه روزه … دارم می بینم چطور کج و کولش کردم در وجودم…
یه همان عشقی که … هیچ وقت نتونستم ببینم چشماش رو …کنارم
دارم می بینم در یادگاریش ….
بویه موهای … در هم پیچیدش رو دوباره حس می کنم…
بی غم باش … و از دقیقه اولش … عشق کن با دردش … و قدرتتت رو ببین که … این توی …
ببخشید زیاد وقتتون گرفته شد …
بنده ای هستم … مثل شما … کرد زبان… ولی دلی دارم … از نوع دل شما… اروز دارم …. دوباره رو نمی گم و تو هم نگوو…
چون زن و بچت به دوباره بودن فکر نکردن با تو…
همیشه منتظر بودن … ببین تورو …
دردت اندازه … درد این غلام نیست…
ولی سینت بزرگتره…
بدون , هنوزم هستن با وجودت عشق کنن…
زود خودتو برسون…
چون …..منتظرتن مرد
من کلن سه شب شبی نیم سی سی مصرف کردم الان ۴ روزه خماری و پرخوابی و عوارضش رفع نمیشه چکار باید کنم؟