سلام اقای دکتر خسته نباشید
برادر من حدودا ۲سالی مشکوک به مصرف مواد مخدر بود ما به هیچ وجه نتونستیم قانعش کنیم که واقعیت را بگوید تا اینکه ۳روز پیش پدرم مچش را گرفت در حالیکه در حال دود کردن کراک بود من در شهر دیگری استاژرم ونمی توانم پیش برادرم بروم مادرم گفته که امروز اونو به یک مرکز بردند و داروی متادون دریافت کرده حال عمومی خوبی ندارد به پدرم گفته که از این به بعد خودش برای دریافت متادون برود وکسی هم همراهش نرود این زنگ خطره که میل به ترک ندارد از شما خواهشمندم راهی نشان دهید که انگیزه برای ترک پیدا کند و از مصرف کراک بترسد باید بگم که برادرم فوق العاده پسر خوبی بود وخیلی دوستش داریم الانم که چند ماهی است مدرک لیسانس عمرانش را گرفته من نگرانم که نکنه برادرم نتونه ترک کنه وخدایی نکرده به خاطر بدترین ماده مخدر کراک از پیشمون بره من هم حالم خیلی بده طوریکه ۳روز دیگه۲ امتحان چشم و اورو دارم ولی هیچ تمرکز وارامش برای درس خوندن ندارم اول منتظر دعا وبعد منتظر پاسخ صریحتونم.
1 پاسخ
با سلام
صریح ترین پاسخی که می توانم به شما بدهم اینست که مشکل برادر شما مزمن است و این ربطی به خوب بودن یا باهوش بودن او ندارد.
واقعیت اینست که اگر همکون در کنار برادرتان بودید نمی توانستید کمک چندانی به بهبودی ایشان داشته باشید. ولی هنوز این امکان وجود دارد که بزرگترین کار ممکن را برای بهبودی برادرتان انجام دهید و آن چیزی نیست جز اینکه به خودتان کمک کنید و اجازه ندهید مشکل برادرتان کنترل زندگی را از دست شما خارج کند. برادرتان به هر دلیلی به مرکز درمان سوء مصرف مواد مراجعه کرده باشد می تواند بسیار امیدوارکننده باشد. عجله نکنید و تشویقش کنید که درمان را ادامه دهد حتی اگر همچنان مشکوک به مصرف مواد هستید.
در بسیاری موارد تا زمانیکه بیمار مصرف موادش را در حین درمان قطع کند مدت زمانی طول می کشد و این نباید باعث ناامیدی ما شود. مهم اینست که بیمار احساس کند درمان منافعی برایش دارد حتی اگر در ابتدا این منافع اندک باشد.
با درمان هایی که در حال حاضر وجود دارد در صورتیکه برادرتان درست رفتار کند می تواند پیشرفت اعتیاد را متوقف و سبک زندگیش را مانند افراد سالم بهبود دهد در غیر اینصورت سال های آینده چه بخواهید و چه نخواهید ایشان را همچنان درگیر مشکل اعتیادش خواهید دید پس هرچه بیمار بتواند درمانش را شخصی تر کند و مشکل اعتیادش را به عنوان یک بیماری مزمن بپذیرد و خودش پیگیر مسایل مربوط به درمانش شود به همان اندازه مهارت های لازم برای یک زندگی عاری از مواد را خواهد آموخت.
به درمان دلگرمش کنید و شرایطی فراهم کنید که خود بیمار مشکلاتش را حل کند نه اینکه شما با آسیب زدن به زندگی خودتان در صدد حل مشکلات بیمار باشید! پس به امتحانات خود بیاندیشید چون بیماری اتفاق افتاده و خوشبختانه بیمار نیز پا در جاده بهبودی گذاشته است و این بسیار امیدوار کننده است و نگرانی شما یک بیماری مزمن را به یک بیماری حاد تبدیل نمی کند! پیروز باشید
دکتر سعید کفراشی
۲۸/۳/۱۳۸۹