0 دیدگاه
فلسفه‌ اصلی‌ حرمت‌ کراوات‌ چیست‌؟مگر یک‌ نوع‌ زیبایی‌ نیست‌؟اگر تشبّه‌ به‌ کفّار است‌، خیلی‌ از چیزها تشبه‌ به‌ آنها دارد!

پوشیدن‌ کراوات‌ یا هر لباس‌ دیگر بر مرد و زن‌ به‌ خودی‌ خود حرام‌ نیست‌، مگر لباس‌ ابریشمی‌ خالص‌ یا طلاباف‌ که‌ بر مرد حرام‌ است‌. پوشیدن‌ بقیه‌ لباس‌ها حرام‌ نیست‌، مگر به‌ جهت‌ عارضی و به‌ عنوان‌ ثانوی‌، مثل‌ عنوان‌ “تشبه‌ به‌ کفّار” یا “تشبه‌ مرد به‌ زن‌ یا زن‌ به‌ مرد” یا لباس‌ شهرت‌. برخی‌ از مراجع‌ فرموده‌اند:”بر مسلمان‌ سزاوار است‌ از لباس‌ هایی‌ که‌ موجب‌ تشبه‌ به‌ کفّار است‌، استفاده‌ نکند و از اموری‌ که‌ شعار کفّار است‌، مانند صلیب‌ باید اجتناب‌ نمود”.
مرجع‌ دیگری‌ فرموده است‌:”ظاهراً کراوات‌ اصلاً زیّ و شعار نصارا بوده‌ و بهتر است‌ مسلمانان‌ از آن‌ بپرهیزند”.
بنابر این‌ عناوین‌ عارضی‌ و ثانوی‌ مانند تشبه‌ به‌ کفّار یا پوشیدن‌ لباس‌ شهرت‌ به‌ طوری‌ که‌ اگر مردی‌ یا زنی‌ آن‌ را بپوشد، به‌ خاطر رنگ‌ یا دوخت‌ آن‌، انگشت‌نما می شود و احیاناً موجب‌ هَتک‌ و خواری‌ او می‌گردد، پوشیدن‌ این‌ گونه‌ لباس‌ها جائز نیست‌.
اگر مردی‌ لباس‌ مخصوص‌ زنان‌ یازنی‌ لباس‌ مخصوص‌ مردان‌ را بپوشد، بنابر احتیاط‌ جائز نیست‌. مراد از لباس‌ مختصّ مردان‌ لباسی‌ است‌ که‌ معمولاً فقط‌ مردان‌ می‌پوشند و لباس‌ مختّص‌ به‌ زنان‌ لباسی است‌ که‌ معمولاً زنان‌ می‌پوشند مانند چادر، مقنعه‌ و . اگر مردی‌ یکی‌ از این‌ها را بپوشد، بنابر احتیاط‌ واجب‌ جایز نیست‌ و کار حرامی‌ انجام‌ داده‌ است‌. اما پوشیدن‌ لباس‌هایی‌ که‌ هم‌ مردان‌ می‌پوشند و هم‌ زنان‌، اشکالی‌ ندارد مانند شلوار یا بعض‌ پیراهن‌ها.
لباس‌ مختصّ به‌ کفّار نیز بر مسلمانان‌ حرام‌ است‌. پوشیدن‌ لباس‌ هایی‌ که‌ معروف‌ به‌ “پانکی‌” اند یا لباس‌ کشیشان‌ و راهب‌ها یا لباس‌ مخصوص‌ هندوها جائز نیست‌.
آیت‌ اللّه‌ خامنه‌ای‌:می‌فرماید:”به‌ طور کلّی‌ پوشیدن‌ هر لباسی که‌ لباس‌ غیر مسلمانان‌ محسوب‌ می‌شود به‌ طوری‌ که‌ پوشیدن‌ آن‌ منجرّ به‌ ترویج‌ فرهنگ‌ منحطّ بیگانه‌ شود، جائز نیست‌”.
آیت‌ اللّه‌ بهجت‌:”تشبه‌ به‌ بیگانه‌ خلاف‌ احتیاط‌ است‌” .
آیت‌ اللّه‌ خامنه‌ای‌:”به‌ طور کلی‌ پوشیدن‌ کراوات‌ یا دیگر لباس‌ هایی‌ که‌ پوشش‌ و لباس‌ غیر مسلمانان‌ محسوب‌ می‌شود، به‌ طوری‌ که‌ پوشیدن‌ آن‌ها منجّر به‌ ترویج‌ فرهنگ‌ اجانب‌ شود، جائز نیست‌”.
آیت‌ اللّه‌ فاضل‌:”کراوات‌ مربوط‌ به‌ مسیحی‌ها و شعار آنان‌ است‌. لذا بهتر است‌ مسلمانان‌ از آن‌ اجتناب‌ کنند اگر چه‌ با شیوع‌ آن‌ در بین‌ مسلمانان‌ از آن‌ جنبه‌ خارج‌ شده‌ است‌”.
بنابر این‌ فرق‌ کراوات‌ با چیزی‌ مانند کت‌ و شلوار در این‌ است‌ که‌ اولی جزء شعار و نشانه‌های‌ آنان‌ به‌ حساب‌ آمده‌، و لی‌ در لباس‌ این دین‌ گونه‌ نیست‌ و یک‌ مسئله‌ عادی‌ میان‌ تمام‌ ملت‌ها و از جمله‌ مسلمانان‌ شده‌ است‌، اما اگر کراوات‌ به‌ همین‌ صورت‌ حساب‌ شود، همین‌ حکم‌ را خواهد داشت‌.
در روایت‌ از امام‌ صادق‌ (ع‌) نقل‌ شده‌ که‌:”خداوند متعال‌ به‌ پیامبری‌ وحی‌ کرد که‌:به‌ مؤمنان‌ بگو:لباس‌ دشمنان‌ مرا نپوشید و مثل‌ غذاهای‌ آنان‌ را نخورید و راه‌ و رسم‌ دشمنان‌ مرا پیروی‌ نکنید”.
در روایت‌ دیگر از پیامبر (ص‌) نقل‌ شده‌ است‌:”من‌ لبس‌ مشهوراً مِن‌ الثیاب‌ أعرض‌ اللهُ عنه‌ یوم‌ القیامه‌؛ هرکس‌ لباس‌ بپوشد که‌ بین‌ مردم‌ معروف‌ و مشهور شود (نگاهها به‌ او جلب‌ شود وخود نمایی‌ کند) خداوند روز قیامت‌ از او روی‌ می‌گرداند” .
امام‌ صادق‌ (ع‌) فرمود:”پیامبر (ص‌) مردانی‌ که‌ خود را شبیه‌ زن‌ می‌کنند یا زنانی‌ که‌ خود را شبیه‌ مرد می‌کنند، لعنت‌ کرد”.
باز نقل‌ شده‌ است‌ که‌:پیامبر:مردانی‌ را که‌ خودرا شبیه‌ زن‌ می‌گرداند (المخنّثین‌) “آنان‌ را از خانه‌ هایتان‌ بیرون‌ کنید”.
یکی‌ از عوامل‌ بدبختی‌ کشورهای‌ عقب‌ افتاده‌ این‌ است‌ که‌ سعی‌ نمی‌کنند از خود فکر و اندیشه‌ تولید کنند. شاید دست‌ استعمار در کار باشد تا مستعمران‌ بتوانند از منابع‌ این‌ کشورها استفاده‌ کنند و آنان‌ را غارات‌ کنند آنان‌ برای‌ مشغول‌ کردن‌ مردم‌ سعی‌ می‌کنند افکار آنان‌ را به‌ جای‌ دیگری‌ بکشانند تا مردم‌ بیچاره‌ و مستضعف‌ دیگر قدرت‌ فکر و اندیشه‌ نداشته‌ باشند، در نتیجه‌ از ترقی‌ و تکامل‌ و پیشرفت‌ باز مانند و همیشه‌ وابسته‌ باشند. یکی‌ از راه‌های‌ انحراف‌ افکار وارد کردن‌ مدهای‌ مختلف‌ است‌، به‌ طوری‌ که‌ هر روز شکلی‌ از لباس‌، شکلی‌ از سر و صورت‌ به‌ بازار عرضه‌ می‌کنند. افکار عامی‌ و جاهل‌ که‌ تیز بین‌ نیستند، به‌ دنبال‌ آنها به‌ حرکت‌ در می‌آیند و می‌پندارند اگر این‌ واردات‌ را تقلید کنند، همه‌ چیز شان‌ حلّ می‌شود. زهی‌ خیال‌ باطل‌!
“لرد لوتین‌” دانشمندان‌ انگلیسی‌ در جشن‌ فارغ‌ التحصیلان‌ دانشگاه‌ “علیگره‌” هند گفت‌:”تمدن‌ جدید ما را تالب‌ پرتگاه‌ کشانده‌ است‌. شما را نیز خواه‌ نا خواه‌ بدان‌ سوی‌ خواهد کشانید. ما به‌ داروی‌ دیگری‌ نیاز مندیم‌. گمان دارم‌ که‌ داوری‌ درد مانزد شما است‌. و امّا شما به‌ هوش‌ باشید تا داروی‌ خالص‌ خود را بر باد ندهید و دقت‌ کنید که‌ در لذّت‌های‌ معجون‌ مسموم‌ کننده‌ ما در نیافتید”.
مکتب‌ها و فلسفه‌های‌ رنگارنگ‌ چون‌ قارچ‌ می‌روید و گروهی‌ از مردم‌ مخصوصاً جوانان‌ را برای‌ مدتّی‌ سر گرم‌ می‌کنند باید بدانیم‌ که‌ پیروی‌ بی‌ چون‌ و چرا از مدهای‌ شرق‌ و غرب‌، علامت‌ عقب‌ افتادگی‌ فکری‌ جامعه‌ است‌.
پیامبر (ص‌) و امیر المؤمنین‌ (ع‌) از تشبه‌ به‌ یهود و نصارا و مجوس‌ به‌ شدت‌ منع‌ کرده‌اند. آنان‌ همواره‌ به‌ مسلمانان‌ روحیه‌ استقلال‌ خواهی‌ و عزّت‌ و شجاعت‌ می‌آموختند. بزرگ‌ترین‌ خطری‌ که‌ تقلیدهای‌ کور کورانه‌ به‌ دنبال‌ دارد، رکود فکری‌ و اضمحلال‌ شخصیت‌ فردی‌ و اجتماعی‌ است‌. ملّت‌ مقلد همواره‌ متنکی‌ به‌ دیگران‌ است‌ و از خود استقلال‌ ندارد و نمی‌تواند بر پای‌ خویش‌ بایستد. روح‌ اعتماد به‌ نفس‌ در آنان‌ کشته‌ می‌شود و برای‌ همیشه‌ به‌ نوعی‌ بردگی‌ تن‌ می‌دهند.
ما مسلمانان‌ باید استقلال‌ فکری‌ خود را نگه‌ داریم‌ و دنبال‌ تولید فکرهای‌ جدید و پیشرفت‌های‌ مادی‌ و معنوی‌ باشیم‌، تا جهان‌ خواران‌ نتوانند به‌ ما زور بگویند. اگر در اسلام‌ از پوشیدن‌ برخی‌ لباس‌ها منع‌ شده‌، به‌ خاطر این‌ است‌ که‌ با خود را مقلّد دیگران‌ قرار ندهیم‌، و گرنه‌ لباس‌ به‌ خودی‌ خود بدنیست‌ و مانعی‌ ندارد. آن‌ چه‌ بد است‌، عدم‌ استقلال‌ فکری‌ است‌. زیبایی‌ و زیبا پوشی‌ نه‌ تنها بدینست‌، بلکه‌ محبوب‌ خدا است‌:” إنّ اللّه‌ جمیل‌ و یحبّ الجمال‌ ؛ خدا زیبا است‌ و زیبایی‌ را دوست‌ دارد” . آنچه‌ بداست‌، وابستگی‌ و بی‌ هویتی‌ مسلمان‌ است‌. هر چه‌ غرب‌ و شرق‌ برای‌ ما مسلمانان‌ به‌ ارمغای‌ بیاورند، پذیرفتن‌، چشم‌ بسته‌ و تقلید کور کورانه‌ از بیگانگان‌ بد است‌.
آیت الله تبریزی، استفتاءات جدید، س ۲۲۲۵٫
۲ – آیت الله فاضل، جامع المسائل ، ج۱، س ۲۲۳۷٫
۳ – سید مسعود معصومی، احکام روابط زن و مرد، ص ۱۳۳ و ص ۱۳۶٫
۴ – همان.
۵ – همان، ص ۱۴۶٫
۶ – همان، ص ۱۴۶٫
۷ – همان، به نقل از جامع المسائل ، ج۱، سوال های ۲۵۳ و ۲۲۳۷٫
۸ – وسائل الشیعه، ج۳، ص ۲۷۹، باب ۱۹ از ابواب لباس مصلی.
۹ – محمدی ری شهری، میزان الحکمه، عنوان ۲۵۵۳٫
۱۰ – بحارالانوار، ج۷۳، ص ۶۵ و ۶۸٫
۱۱ – بحارالانوار، ج۷۳، ص ۶۵ و ۶۸٫
۱۲ – در راه حق، مسائل زندگی ساز اسلامی، ص ۴۶، به نقل از اسلام و تمدن غرب، ص ۱۴۶٫
دیدگاهتان را بنویسید