0 دیدگاه

با سلام


جناب دکتر دیروز بیخبر از سرکارم مرخصی گرفتم و رفتم منزل . تا منو دید یکدفعه رنگش پرید . از زیر بالشتش بسته شیشه رو دیدم فقط گریه گردم هیچی نگفتم به دست و پام افتاد که نکشیده و تو تردید بوده برای استفاده کردنش گفت به خدا یک ماه است که استفاده نکرده امروزم چون تصادف کرده اعصابش ناراحت بوده رفته خریده ولی مصرف نکرده و خدا رو شکر میکرد که من رسیدم منزل . تا حالا نگفته بود که مصرف میکنه ولی دیروز بهم گفت که مصرف میکرده و یک ماه که دیگه مصرف نمیکنه . دیروز بهش پیشنهاد کردم که بره باشگاه سر کوچه اسمشو بنویسه . جناب دکتر منتظر اوامر شما هستم که برای رهایی از این مرحله من چه کارهایی رو باید انجام بدهم . با کمال تشکر.

دیدگاهتان را بنویسید