0 دیدگاه

با سلام خدمت آقای دکتر بنده جوانی هستم ۲۷ ساله که چندین ساله یک مشکلی منو زجر میده و زندگی منو به بازی گرفته اول اینکه اصلا اعتماد به نفس ندارم و همش با خودم میگم من نمیتونم .. آقای دکتر تا به امروز چندین کار برای من پیدا شده اولش که میخوام برم با شور و شوق فراوان و چن روز که میگذره و من سر کار میرم احساس پشیمونی بهم دست میده و انگار یک نفر داره منو هول میده و بهم میگه اینجا به درد تو نمیخوره تو نمیتونی اینجا پیشرفت کنی و هزار تا فکر مزاحم دیگه و منو مجبور میکنه که کارم رو ترک کنم و اگه نکنم باید یک بلایی سر خودم بیارم .بنده تحت نظر روانپزشک هستم و داروی دکسپین مصرف میکنم ولی چن ساله هیچ تاثیری روی من ایجاد نشده من تا به امروز ۴ تا روانپزشک عوض کردم و طول درمان همشون رو هم گذروندم و بعد ۶ ماه همشون بهم گفتن تو هیچ مشکلی نداری و خوب شدی ولی جدیدا که یکساله مشهد میرم دکتر بهم گفته شما وسواس فکری شدید داری و همین هست که زندگی شما رو با اختلال مواجه کرده که دارم دکسپین مصرف میکنم ولی چرا این همه دارو یک ذره تاثیری روی من نمیگذاره چرا بخدا دیگه خسته شدم تا کی باید تو کارام با شکست مواجه بشم تا کی باید نتونم یک تصمیم درست بگیرم همه ملت دارن منو مسخره میکنن خانوادم بهم سرکوفت میزنن امشب یک تصمیم میگیرم صبح که بلند میشم پشیمون میشم تو کارام هم مینوطوری ام … ممنون میشم یک راه جلو من بگذارید تا حداقل یک ذره به زندگی امیدوار بشم ازتون خواهش میکنم فقط یک راه جلو پای من بگذارید. آقای دکتر من تو ازدواجم هم شکست خوردم و همین حساسیت های شدید منو بد بخت کرد و زنم ازم جدا شد اول ازدواج با شور و شوق شدید رفتم جلو و تا ازدواج کردم پشیمون شدم چرا چون انقد روی زنم حساس بودم روی لباس پوشیدنش رو تمام نقاط بدنش حتی نباید یک ضعف ازش میدیدم و اگه میدیدم ازش دلسرد میشدم چرا باید این همه حساسیت ها قبل دیدنش به ذهنم نیاد و بعدش بیاد آقای دکتر ببخشید زیادی سرتون رو به درد آوردم منتظر جوابتون هستم خواهش میکنم بهترین تجربه تون رو به من انتقال بدین تا حداقل ازین بیشتر ضربه نخورم . با تشکر .

دیدگاهتان را بنویسید