با سلام من خواهر یک مصرف کننده هستم متاسفانه برادرم هرویین میکنه ما خانواده ای داریم که بسیار به هم وابسته ایم یک مادر بسیار مهربان داریم که تمام زندگیش بچه هاش هستن ولی توی خانه ما ژدر ومادرم با هم خوب نیستن ودرواقع طلاق عاطفی گرفته اند برادرم را تاحال دور از خانه زندگی میکرد ما قبلا بوشهر بودیم وبعد اسباب کشی کردیم اومدیم شیراز همیشه مجتبی(برادرم که مصرف کننده است)کله شق بود وبرای خانواده دردسر درست میکرد خانواده به خاطر اینکه مجتبی با دوستان نااهلی مراوده داشت ودلایل دیگه به شیراز نقل مکان کردیم ولی مجتبی نیامد اون زمان مجتبی ۲۴ سال داشت وتازه فکر کنم با مصرفهای کوچک شروع کرده بود خانواده به خاطر اینکه او را مجبور به امدن کنند به حرف های او گوش نکردنند ورفتند شیراز به امید اینکه او مجبور میشود ومیاید ولی نیامد ۸ ماه مجتبی در تب تنهایی میسوخت وما در ماتم نبودن ونیامدن او سوختیم تا اینکه داییم به اوکمک کرد ودر مغازه خود به او کار داد همان موقع من دانشکاه بوشهر قبول شدم وهمانجا خانه ای اجاره کردیم وبا مجتبی با هم زندگی میکردیم دردسرتان ندهم ۴ سال به همین منوال گذشت مصرف مجتبی بالا میرفت خانواده در جریان بودند ولی او به حرف خانوتده توجه نمیکرد ودرواقع یک نوع احساس کینه نسبت به خانواده دارد یک بارها دیدم که مجتبی میخواست سر خود ترک کند ولی نمیتوانست .تااینکه به دختر عمویم علاقه مند شد عمویم در جریان تمام کارهای مجتبی بود با اوصحبت کردیم ومجتبی ازعمویم محلت خواست تا تمام کارهای شرا ترک کند وعمویم رضایت داد ولی یک مرتبه زیر همه چیز زد و مخالفت کرد به از این موضوع یک روز یکی از دوستان مجتبی یواشکی سر راهم را گرفت وگفت که مجتبی گرفتار مصرف هرویین شده است تقریبا نزدیک به یک سال است .خانواده را در جریان گذاشتم ولی باز نتوانست ترک کنند تا این زمان من ومجتبی کنار هم زندگی میکردیم من شاهد خستگی ها نا امیدی وافسردگی هایش بوده ام ولی الان چند ماهی است که من ومجتبی به شیراز آمده ایم مجتبی را به کلینیک ترک اعتیاد بردیم وبه او متادون دادند ولی مجتبی طبق برنامه دکتر دارو نمیخورد وسر از خود دارو را کم میکرد به خاطر همین به گفته خودش میخواست یکهو همه چیز را ترک کند ووابسته به قرص نشود که این کار باعث میشد که نتواند بیش از ۳ روز دوام بیاورد این کار چند بار تکرار شده ولی فایده ای ندارد یک مشکل بزرگی که داریم این ایست که محله ما پر از موتد فروش است این خود بیشتر دردسر ساز است مجتبی با تمام وجود میخواهد که ترک کند ولی نمیتواند متاسفانه طاقت خانواده ام تمام شده ودر شرایط روحی وحشتناکی هستیم شب ها از صدای آه مادرم بیدار میشوم مجتبی خیلی به کمک نیاز دارد ولی نمیدانم چه کار باید کنم دلم میخواهد بروم وبا عمویم صحبت کنم به نظر شما آیا ازدواج میتواند آن چیزی باشد که محرک مجتبی است برای زندگی دوباره کمکمان کنید مادرم پدرم برادرم وخواهرم از غصه مجتبی ذره ذره آب میشوند چه باید کنیم
1 پاسخ
با سلام
مجتبی با اعتیاد به هرویین دچار مشکل مزمنی شده است که برای همیشه همراه وی خواهد بود و در حال حاضر نباید انتظار داشته باشید اتفاق خاصی بیافتد که باعث شود برای همیشه بهبود پیدا کند!
در حقیقت اگر مجتبی تصمیم بگیرد مصرف مواد را قطع کند و سبک زندگی خود را به یک سبک زندگی بدون مصرف مواد تغییر دهد خواهد توانست جلوی پیشرفت اعتیادش را بگیرد و طبیعی زندگی کند ولی این به معنای آن نیست که برای همیشه مشکلش برطرف شده است بلکه به این معناست که اگر از بهبودی خارج شود مجددا به مصرف مواد بازگشت خواهد کرد.
حقیقتی که تلخ است ولی لازم است آنرا بدانید اینست که : رفتار دلسوزانه و غیر مسئولانه شما و دایی شما باعث پیشرفت اعتیاد برادرتان شده است! رفتارهای شما به عنوان خواهر ایشان باعث شده است شرایط مصرف بهتری برایش فراهم شود و عوارض رفتار غیر مسئولانه اش را درک نکند! شما با رفتارهای غیر مسئولانه اتان باعث شده اید خانواده بیش از پیش بیمار شوند و به شدت آسیب ببینند و حتی تلاش می کنید این آسیب را به خانواده عمویتان نیز گسترش دهید! بیاد داشته باشید اعتیاد یک بیماری مزمن است و یک اشتباه یا لجبازی کودکانه نیست که با دریافت یک مشوق ( مانند ازدواج کردن ) برطرف شود!
اگر از حمایت برادرتان دست بردارید و بجای کمک کردن به ایشان به خودتان کمک کنید ( تغییر کنید و یاد بگیرید که برادرتان عاقل بالغ و مسئول رفتار خود است و شما هم همچنین ) مصرف برادرتان به شدت کاهش پیدا خواهد کرد! وگر نه آسیب شدیدی را که ناخودآگاه باعث آن شده اید٬ گسترش خواهید داد.
تمامی مطالب زیر را می توانید از این اصل منطقی استخراج کنید
اگر بیمار عوارض رفتار غیرمسئولانه اش را درک کنید به احتمال قریب به یقین تصمیم به تغییر می گیرد. در بسیاری از موارد اطرافیان بیمار با دلسوزی های غیر مسئولانه مانع از این می شوند که بیمار عوارض رفتار غیر مسئولانه اش را درک کند. شما و دایی شما از جمله این افراد بوده اید!