پسری هستم ۲۱ ساله ( شدیدا بدبخت و احساساتی ) و ۴ ساله که هر روز حشیش و ترامادول مصرف میکنم . تا ۲ سال پیش مصرف قرصم شدیدا بالا بود ( روزی ۲ ورق بایومادول ۱۰۰ ) اما الان ۱-۲ سالی هست که فقط روزی ۲-۳ عدد بایومادول ۵۰ مصرف میکنم ( یکی صبح یکی ظهر و یکی شب برای خوابیدن ) مقدار بیشترش اصلا جواب نمیده دیگه و معده من رو شدیدا بهم میریزه . تو این چند سال نزدیک ۲۰ بار قرص رو ترک کردم و هر بار ۱ الی نهایتا ۲ ماه دوام آوردم اما نشد که نشد ) مواقع ترک هم تا حد مرگ نفس تنگی میگیرم به همراه بقیه علایم ترک که دیگه مطلع هستید ( مخصوصا تنگی نفس و بی خوابی شدید که باعث میشه فقط آرزوی مرگ کنم توی رخت خواب ) آخرین باری که ترک کردم زیر نظر یک دکتر روانپزشک بود اما باز شروع کردم بعد از ۴۰ روز پاکی . یکی از مهمترین علت هاش هم این بود که چون موسیقی کار میکنم بدون ترامادول نمیتونستم دیگه ساز بزنم…مصرف حشیش بالایی هم دارم و با اینکه کاملا تکراری شده برام و چیز زیادی ازش دیگه نمیفهمم اما هنوزم از مصرفش راضی ام چون یه جورایی به کانابیس معتقدم اما منکر تعطیل شدن مغزم هم نیستم ! ولی شک ندارم تمام مشکلات روانی من به خاطر این قرصه لعنتیه نه حشیش ! بگذریم… پیشنهاد شما کدوم یکی از این روش هاست ؟ ۱- ترک دوباره زیر نظر روان پزشک ۲- ترک با روش سم زدایی ۳- مراجعه فوری و بستری شدن در نزدیک ترین بیمارستان روانی ۴- خودکشی …
4 پاسخ
سلام و خسته نباشید من اهل چیزی نیستم فقط سیگار میکشم ولی بعد از تحقیق هایی ک انجام دادم در مورد حشیش به یه نکاتی رسیدم شاید هم درست نباشه ولی حشیش جدای از عوارضی ک داره من احساس میکنم ۲حشیش بر تمام چاکراهایی ک مسئول ساطع کردن انرژی توی بدن انسان هستن تاثیر میزاره چون یه بنده خدایی یهوو بعد از کلی مسایل ورشکستی ک پیش میاد براش ب طور کل حشیش رو میندازه کنار چون پولشو نداشت مجبور بود ک فقط قرص بخوره بعد این که حشیشو انداخت کنار میگفت بعد از این که ۶ ماه مصرف نکرده میگفت احساسم این بود ک تازه میتونم خواسته هامو به کاینات بگم تازه راهم باز شده بود انگار قبل این اصلا ارتباطی بین من و خدا وجود نداشت…خلاصه بعد ۶ماه ک ترک بود ی سری لز مشکلاتش حل میشه ی پولی میاد دستش دوباره شروع میکنه و باز کارش گره میفته و الان قرار ک خودم بهش توضیح بدم ک باید ولش کنه …حالا جدای از این مسئله یکی از دوستان دکه داره اهل چیزی هم نیس و میگفته یکی از پسر دایی هاش میومده ی مدت تو مغازش خشیش میکشیده میگفت کلا خیر و برکت رفته بود میگفت تا طرف رفته و دیگه نیومده دوباره کاسبی ش راه افتاده…خلاصه اینم از این ی بنده خدایی هم تعریف میکرد میگفت هر وقت ک حشیش میکشیدم تو خونم بودم ی خبر بد میاوردن میگفت بد یومه بعدش پیامبر هم میگه کسی ک بنگ استفاده کنه دور تر از زناکاره و الکلیه نسبت ب خدا یعنی از چشم خدا میفته ….شما هم نظرتونو بگین