سلام سوال من ربطی هب مسپله اعتیاد نداره ولی

سلام سوال من ربطی هب مسپله اعتیاد نداره ولی واقعا به کمکتون نیاز دارم من علاقه مند به شخصی هستم کهانسان بسیار شریف ومتدینی است ولی متاسفانه از بیماری مادرزادی بسیار  سختی رنج میبره افتادگی حاد دریچه میترال قلب از آشنایی ما حدود نزدیک به ۵ سال میگذره ورابطه ما برای دوستی نبود در ابتدا آشنایی ما برای مسپله ازدواج بود ولی خانواده ایشان به خاطر بیماری او حاضر به این کار نشدند او مسپله را مطرح کرد ولی من به خاطر شرایط روحی وجسمی سخت او واینکه واقعا به او علاقه داشتم همچنان از او احوال میپرسیدم وبا او تماس میگرفتم شرایط بسیار سختی داشتم ولی به خاطر اینکه همید زندگی او بودم نمی توانستم ترک رابطه کنم از طرفی خانواده ام در جریان نیستند در ابتدا امکان درمان قطعی اصلا وجود نداشت و تحت درمان بود وباید هر سه ماه یک بار آزمایش خون میدا ولی الحمد لله این مشکل برطر شد او مشغله کاره زیادی دارد به مدام به کارها یش میپردازد وبسیار به خانواده اش پایبند است به به پدر مسنش میرسدپردش سکته ناقص مغزی کرده واو پدرش را خیلی دوست دارد  و این مساپل باعث شده که مسپله درملنش را جدی پیگیری نکند رابطه ما درعین اینکه به هم علاقه مندیم بسیار محترمانه است ما هردو انسانهای پایبنده به اخلاقیم . من د شیراز زندگی میکنم واو در بوشهر حدود ۳ سال به دلیل دانشگاهم در یک شهر بودیم ولی باز رابطه ما از این حالت خارج نشد ولی حالا پس از۵ سال من ۲۴ سال دارم واز طرف خانواده تحت فشارم برای ازدواج از طرفی به او علاقه مندم ِ از طرفی دوست ندارم درشرایط بیماری تنهایش بگذارم واز طرف دیگر خسته اماز این شرایط زندگی ودچار افسردگی شده ام نمی دانم چه کنم چند روز پیش به صورت جدی با او صحبت کرد وگفتم که از او ناراحتم به خاطر اینکه دنبال درمانش را جدی نمیگیرد من همیچه خجالت میکشیدم که با او قاطعانه صحبت کنم ودر پی ابراز مشکلاتش سکوت میکردم وچیزی از مشکلاتم نمیگفتم حالا به او گفته ام از شما کمک میخواهم به نظر شما سکوت کنم واجازه دهم تصمیمش را بگیرد و سعی کنم با او تماس نگیرم تا شاید اینگونه باعث شود پی درمانش را بگیرد یا اینکه دلسوزانه کنارش باشم وبه او امید بدهم  او در شرایط بد جسمی است نمیدانم چه کنم هر تصمیمی که به نظر شما به صلاح اوست به من بگویید ممنونم