سلام .مزگانم حرفامو زدم اونم میگه هر چی تو بگی ولی تو بد شرایطی قرار دارم بعد جریان عروسی همه فهمیدن مشکل ما رو و همه به من میگن تا عقد هستی ازس جدا شو ولی من وقتی حرف جدایی رو به ناصر میگم نمیدونید چیکار میکنه میگه من دیوونه میشم چطور این حرفارو میزنی بهش گفتم که یه ماه بیشتر رو حرکات و رفتارمون زوم کنیم و تو باید همه ی کلاساتو مرتب بری منم چک کنم و گفتم که باید احساساتت به خصوص احساسات منفی تو کنترول کنی و یاد بگیری چطوری کنترولش کنی اونم گفته تو فقط ببین من جیکار میکنم ولی مشکلی که هست اینه همه و همه میگن این معتاده و لیاقت تورو نداره ازش جدا شو الان بدجوری از دو طرف بهم فشار میاد و نمیدونم چیکار کنم؟
1 پاسخ
سلام مژگان
خوشحالم که مسوولانه پیگیر وضعیت نامزدت هستی و فشاری که در اثر رفتارهای خانواده تحمل می کنی را درک می کنم اما فکر کن و ببین دقیقا تحت چه شرایطی می خواهیبه ناصر فرصت بدی که تغییر کنه و چه تغییراتی را باید در اثر درمان موثر و هوشمندانه ازش ببینی و این موضوع را قویا پیگیری کن .به هرحال مصرف مواد دیده می شه و بهبودی هم دیده می شه اگر خودمان را فریب ندهیم و با خود صادق باشیم. در مورد وضعیت آمد و رفت – حضور یا عدم حضور نامزدت به کلینیک می تونی به مرکز زنگ بزنی و پیگیری کنی . حتی مشاوره حضوری هردو شما با درمانگران بسیار به تصمیم و انتخابت کمک خواهد کرد.
موفق باشی