سلام من ۷ روزه متادون را ترک کردم البته به تدریج کم کردم تا به زیر ۱ سی سی رسید بعدم توی این چند روز کلونیدین می خورم روزی ۲تا ۲ ۲مشکلم اینه که شبها اصلا خواب ندارم شاید ۱ساعت به زور اینم نزدیک صبح … ۲خیلی اذیت میشم بدنم هم خیلی ضعیف شده زانوهام توان راه رفتن نداره ایا راهی برای بهتر شدنم هست یا باید بهر شکل تحمل کنم ۲ ۲ با تشکر
سلام،من مصرف شربت متادون دارم صبح وشب،الان رسوندمش به روزی پنج سی سی درمانم را چند روزه باید در نظر بگیرم وهر دو روز چقدرش رو کم کنم تا به صفر برسه،از چه داروی کمکی استفاده کنم.ممنون
یک انسان
۳ روز پاکی
درود به همه کسانی که تصمیم گرفتن پاک بشن
آقا من ناخواسته به اوج عزت و احترام و اعتبار رسیدم یک انبار بزرگ بهم دادن ک حتی تابلو انبار هم به نامم زدن
جو گرفتم با دوستان ناباب هرشب با یه چیزی خودمو نعشه کردم کار ب جایی رسیده امروز نگاه خودم کردم باورم نمیشد ۱۰ ساله معتادم و تغریبا همممه چیمو از دست دادم الان سه روزه یکباره ترک کردم سختی داره اما ارزششو داره
باورتون میشه دارم به خودم میگم باید جر بخوری تو این قضیه سوسول بازی نیست
اصلا دارم حال میکنم ک دارم خماری میکشم با بدن دردم دارم عشق میکنم
وقتی میبینم خیلیا رفتن دکتر و کلاس و ازین جور چیزا ولی من ب هزار دلیل نتونستم برم ، واسم افتخاره یک تنه دارم میجنگم
قبلا ازین روزا وحشت داشتم
اما همینکه هممه ی زندگیم صرف مواد شد
البته زندگییی ک بهم داده بودن
کلاس نداره اما بگم من یک میلیارد خراب کردم ک تازه باید این یک میلیارد و چند برابر میکردم
اما ب خودم گفتم مرگ یک بار شیون یک بار
تو باید آدم شی
اگر تو این پروسه بمیرم خیلی با ارزش تر از اینیه ک با مواد بمیرم
و من در خودم میبینم ک باز ب روزهای اوج قدرت خود برسم
رفتم کربلا و اومدم باز مواد زدم تا اینکه ب خودم گفتم حق نداری ازین ب بعد معتاد باشی چون تو زاعره امام حسینی و آبروی امامتو میبری
این جملات رو با اشک نوشتم
عزت زیاد
۴ روز پاکی یک دفعه ای
۱۰ سال پیش یادمه مواد میزدم بخدا یادم نمیاد آیا از سال ۸۷ کشیدم ۸۶ یا حتی کمتر اصلا یادم نمیاد اینقدر سرخوش بودم مثلاً ک اصلا دلیل پا ب عرصه موادمو نمیدونم اصلا بخدا یادم نیست اولین بار کی کجا و چرا مواد زدم . الان ک بعد از این همه سال ک الان تازه فهمیدم که چقدر ب خودمو اطرافیان خود ضرر زدم و چون ترس از فهمیدن دیگران از مطلع شدن اعتیاد من بودی هیچ وقت سعی در ترک نکردم و البته همیشه تو این فکر غلط بودم ک یک نفر باید ب من کمک کنه تا ترک کنم و ب خاطر همین هرگز موفق نشدم تا الان ک فهمیدم اون یک نفر خود خودمم ک باید ب خودم کمک کنم الان دارم با زجر اینارو مینویسم تمام بدنم داره می لرزه اما از زجری ک میکشم دارم لذت میبرم امروز صبح ک از خواب بیدار شدم البته خواب ک چ عرض کنم از جام بلند شدم حال رفتن ب توالتم نداشتم پدرم هی صدام میزد پاشو بریم سر کار نمیدونستم با چ توانی برم اما خدا میدونه خودمو با حرف قانع کردم ک پاک بودن از هر موادی ک مصرف کنی نعشه آری , اینقدر احساس سبکی و راحتی کردم ک قابل ذکر نیست منی ک فقط عاشق تنهایی بودم دنبال آدم میگشتم باهاش حرف بزنم عین زمان هوایی ک با چند نفر داری مواد میزنی و مدام شروور میگی اما اینبار شروور نبود تازه دارم مزه زندگی را میچشم فهمیدم خدا چ هدیهای بالاتر از سلامتی میخواسته ب انسان بده . دوستان از درد خماریتون نهایت حال رو ببرید هرچقدر سخت بگیرید سخت میگذره اما وقتی اعلام کنی تو باید جر بخوری تا فراموش نکنید برای ترک چقدر سختی کشیدی ک دوباره سمتش نرید از مواد بدتون بیاد هیچوقت دیر نیست اگر حتی همه چیمو از دست دادی نگران نباشید با پاکی همهچیز برمیگرده از ناپاکی بترسید از سکس بدون مواد نترسید بخدا درست میشه ولله از خدا بخواهیم ک دستمونو بگیره مهمترین عامل موفقیت ترک ، رفتن سمت خداست . با یک آدم مذهبی، هرکسی رو ک قبولش دارید در ارتباط شوید و ازش بخواهید شما رو بخدا بیشتر بشناسه از آدمای موادی دور نشوید ازشون فاصله نگیرید بلکه ازشون فرار کنید آن هم با سرعت نور ، در محفل قهوه خونه هوایی ک قهوه میخورند و همگی نجات یافتگان اعتیاد هستند قرار گرفته و از زمان هایی ک مواد می دید و همه چیتونو باختید بگید اصلا رو نگیرید خودتونو خالی کنید تا میتوانید حمام بروید و در حمام گریه کنید و از خدا بخواهیم ک دستمونو بگیره تمام حرکاتمون رو درست انجام بدهیم حتی ساده ترینا بزارید اشتباهی را ک سال ها تکرار میشده را یکباره درست کنیم هیچ نعشگی بالاتر از پاکی نیست
سلام من دیشب دوستم بهم متادن ۱۰ داد از دیشب تا حالا اب هم که میخورم میارم بالا خیلی حالم بده چیکار کنم؟ دومین بارم بود که خوردم
110 پاسخ
سلام به همتون عزیزای دل:من بعداز۵سال مصرف متادون روزی۲تا۳سی سی الان ۲۰روزه ترک کردم کامل یه دفه دلیلشم افسردگی شدیدبود ازمصرف طولانی متادون که عوارض خطرناکی درطولانی مدت داره من تجربه کردم ترک وچندین بارالبته تریاک وبخداقسم ترک متادون سخته من زیادشنیده بودم همینم به هم انگیزه داد.کلا ۵روزبیخوابی داره به تدریج تا۲۰روزخوابت نرمال میشه البته بدن خیلی طول میکشه به امید سلامتی همه تون
سلام.هادی هستم یه معتاد
خوشحالم جایی هست که بشه هر چی میخوای بنویسی.چند روز پیش وقتی پسرم ازم خواست که بریم تو حیاط بازی کنیم و من توان و حالشو نداشتم از خودم بدم اومد ناخودآگاه تو اینترنت کلمه ترک اعتیاد رو سرچ کردم و این سایتو دیدم .خیلی از حرفا و درد و دل های شماها انگیزه گرفتم.یادم رفت بگم من سی و شیش سالمه و از سال حدود هشتادو سه ترامادول مصرف میکردم گاهی هم تفننی تریاک کشیدم .البته هرگز معتاد تریاک نبودم فقط ترامادول مصرف میکردم .خدا بهم همه چی داده . کار خوب .بچه خوب .همسر خوب و بسیار بساز.پدرومادر مهربون . یه جای دولتی خوب استخدام شدم اوایل که کم سن و جوان تر بودم پله های ترقی رو با سرعت نور طی کردم .آدم کاری و دلرحم و با تعصبی هستم. برا همین دوستای زیادی داشتم که یکی از همینا گرفتارم کرد .از من ده سال بزرگتر بود و همکار و البته فامیل بودیم قبل از من استخدام شده بود اون سمتش نگهبان و من برقکار یکی از وزارتخونه ها بودیم .بعده دو سال من شدم حسابدار و اون نگهبان موند . بعد از ظهرا من تعطیل میشدم و صبح دوباره میومدم ولی ایشون بیست و چهار ساعت شیفت بود و چهلو هشت ساعت میرفت خونه.بهم یه روز گفت میری این همه راه تا خونه که چی بشه شبایی که من هستم بیا تو اتاق نگهبانی باهم بمونیم صبحم پاشو برو تو اتاقت سرکارت .دیدم پیشنهاد خوبیه .شب اول داشتیم فیلم میدیدیم تو نگهبانی. همه کارمندا رفته بودن حتی اونایی که اضافه کاری وایمیستادن . گفت میخوام امشب تا صبح کیف کنیم و خشتک بدریم .فهمیدم منظورش نعشه کردنه .منم که جوان بودم زود وسوسه شدم.راستش خیلی خیلی زود تو دام می افتم .اصلا توان مخالفت با نعشگی رو ندارم.از اون شب شروع کردم تا صبح یه ریز زر زدم و خودمو خواروندم.جوری حرف میزدم و نقشه برا زندگی میکشیدم که خودمم باورم شده بود.تو عالم هپروت چه کارایی که نمیکردم .تا میخواستم بخوابم دماغم میخوارید و بیدار میشدم .خلاصه هفته ای یکی دو شب تریاک مصرف کردم و ایشون هر روز. تا اینکه یه روز اومدم نگهبانی دیدم دوستم رو تخت خوابیده و نای تکون خوردن نداره .گفت میخوام ترک کنم خانواده نامزدم فهمیدن و تهدید کردن که به اداره اطلاع میدن.منم کمکش کردم تا بتونه ترک کنه. شب سختی بود تا صبح ناله میزد و یا حسین میخوند.بالاخره بعده یک ماه پاک شد.هر دو پاک بودیم تا روزی که تو مسیر خونه به اداره یه قرص از جیبش در آورد و گفت بخور ببین چیه. و همین یه قرص ترامادول پنجاه تو ماشین ترمز پیشرفت منو کشید البته نه بطور کامل ولی خیلی کندم کرد. تا اینکه رسید به روزی پنج تا صد میلی. خلاصه از هشتادو پنج تا نود و یک ترامادول خوردم و معتاد شدم . نودو یک خواستم برم کمپ ترک کنم ولی نمیشد .آخه کارمند بودم و نمیشد انقدر مرخصی بگیرم . تصمیم گرفتم به کمک داداشم تو خونه ترک کنم . و ترک کردم.خیلی سخت بود خیلی سخت . اما شد .شش ماه پاک بودم .تو این شش ماه انتقالی گرفتم شهرستان .دوستم هم یکسال جلوتر از من منتقل شده بود به همون شهرستان . اونم ترک کرده بود اما با متادون. و اینبار متادون رو وارد زندگیم کردن. دیگه بچه نبودم زن و بچه داشتم اما بازم مثل یه بچه خام گرگ آشنا شدم.
چند وقت پیش که پسرم از اینکه نتونستم باهاش همبازی بشم ناراحت شدم و این سایت و دیدم تصمیم گرفتم اینبار عاقلانه و اصولی ترک کنم . روزی یه قرص چهل مصرف داشتم .رسوندم به روزی یه قرص بیست .البته چهار تیکه و در چهار وعده .بعدم یه روزی نصف قرص بیست. از سه روزپیش هم کاملا قطع کردم و الان روز سوم پاکی منه . درد زیادی ندارم فقط پاهام بیقراره .و بی خوابم . اسهال شدید و دل پیچه هم دارم .اما یه عالمه انگیزه دارم .یه دنیا شوق و ذوق برا برگشتن زن و بچم . آخه نخواستم خونه باشن فرستادمشون خونه پدر زنم تا تنهایی ترک کنم. از زنم خجالت و از بچم شرمم میشد . راستی هیچوقت برا پاکی دیر نیست ما معتادا باهوش ترین و زرنگ ترین آدمای جامعه هستیم که اگه ترک کنیم و دووم بیاریم به سرعت میتونیم موفق بشیم . به امیدی پاکی همتون .
خیلی خیلی حرفات واسم دلگرمی بود , بخدا قسم شرایط منم دقیق مثل تو هستش و به امید روزی که اعتیاد کامل از بین بره و حرف خیلی قشنگی زدی , ما معتادا واقعا زود میتونیم به موفقیت برسیم اگر بخوایم ولی اگر بخوایم …
سلام بر دوستان من حدود ۷ سال یکم بیشتر کمتر متادون مصرف کردم تا پارسال یه درب شیشه شربت میخوردم کم گم تا به س۶ سی سی رسوندم ۵ شش ماهه نصف قرص بیست مخوردم سه روز اخیر یک چهارم قرص بیست خوردم الان ۲۴ ساعته دیگه اقدام کردم نخورم توکل به خدا کردم بخاطر زندگیم .بعد ۷ سال ب این نتیجه رسیدم حتما باید یه خط قرمزی واسه خودم بزارم الان ب این نقطه رسیدم امروز حیلی اذیت شدم ولی همونطور که نعشه میگردم کیفم کوک بود باید از دماغم در بیاد تو دوران خماری .بچه ها توکل کنید به خدا میشه این قول رو شکست داد .من بدن درد داشتم بعضی پیامهارو خوندم یکم حالم بهتر شد .پاک زندگی کردن لذتش خیلی بیشتر از این حدفاست .هر وقت خواستید به امید خدا ترک کنید فقط به فکر خط قرمزهای زندگیتون باشید همین و بس .به امید زندگی بدون مخدر
ترک متادون سخته اما نه اینقدر که بزرگش کردند و مصرف کنندگان میترسند ترک کنند .همت میخاد دو ماهه میشه ترک کرد هفته اول ترک سخته بیخوابی و زانو درد میاد سراغتون اما رفع میشه .حتما زیر نظر پزشک ترک کنید . پزشک کلونیدین تجویز میکنه که علائم ترک را کاهش میده و اعتیاد هم نداره