من چند روز پیش شرح حال برادرم را که معتاد به شیشه شده و داپما اهنها را ذوب می کند و از آنها می خواهد پلاتین استخراج کند را برایتان گفتم البته او سراغ هر آهنی نمی رفت او فقط در قطعات الکترونیکی و دستگاههای پرس به جستجوی پلاتین بود همسرش بدون اجازه برادرم تمام دستگاهها ی پرس و لوازم الکترونیکی او را که قیمت خوبی داشت بیرون ریخت و برادرم وقتی فهمید خیلی فریاد کشید و خودش را زد و گریه و زاری کرد و چون حاضر به آمدن به کلینیک نبود ما اورا با زور به کمپ بردیم.ایا بعد از ۲۱روز او می فهمد که کارهای بیهوده می کرده؟او در روز چهارمی که در کمپ بود هنوز برای وسایلش که دور ریخته شده غصه می خورد .آیا کمپ تدبیر خوبی برای او بود؟بعد از بیرون آمدن از کمپ ما باید چه کنیم؟
1 پاسخ
از نظر بنده راه حل مناسبی نبوده هر چند شاید راه مقدور شما بوده است. ولی راه حل درمانی ایشان باید علمی باشد و در نوبت قبلی هم آنرا مطرح کرده ام!