0 دیدگاه

سلام خسته نباشید . من یه پسره ۲۱ ساله هستم که با یه دختر ۱۷ ساله قراره ازدواج کنم که بدلیل مشکلات فعلا عقب افتاد ولی رابطه ما قطع نشد من دانشجو هستم و اون دانش آموز. اون یه دختر خیلی تنهاست که البته چندتا دوست ناباب داره/ اگه کاری کرده اونا اغفالش کردن . الان کمتر باهاشون میگرده/ زمانی که رفتیم خواستگاری یعنی یک ماهه پیش به ترامودول اعتیاد داشت ، رفت دکتر البته بدونه اینکه کسی بفهمه بهش پول دادم و رفت دکتر، بهش قرص دادن دیشب دیدم داره گریه میکنه که فهمیدم قرص هاش تموم شده و یکی از دوستاش پیشش بوده و بلافاصله وسوسش کردن و ترامادول خورده . اون خودشم دوست نداره ولی زیرفشاره کتک های باباش و خانواده خواصش خیلی عذاب میکشه و وسوسه دوستاش . حالا میخواستم از شما کمک بگیرم . نحوه برخورد من چطور باید باشه و چیکار کنم که بتونه ترکش کنه؟ من میخوام حرف بزنم میگه اگه بگی من عذاب میکشم و نمیذاره درست باهاش حرف بزنم البته هیچ کس از رابطمون خبر نداره و اجازه دیدن هم رو هم نداریم و هیچ کس هم از اعتیاد اون خبری نداره . خواهش میکنم بهم کمک کنید با تشکر از این وب سایت خوبتون

دیدگاهتان را بنویسید