سلام
من مهشید هستم.دو بار قبلا توی خونه پایپ و مقداری شیشه پیدا کردم و وقتی به همسرم گفتم به هزار بهانه گفت که مال من نیست و اینکه میگه تو راجع به من چی فکر میکینی و از این حرفا .من کارمندم و شغل خیلی خوبی دارم اما اون بیکاره و بعضی اوقات خرید و فروش گل برای شهرداری انجام میده و پول در میاره اما همیشه تو خونست و اکثراوقات تا ۵ که من میخام بیام خونه خوابه . تا این که این چن وقت دوباره پایپ و شیشه شانسی تو وسایلش دیدم که با کلی ناراحتی و گریه گفت بیا دوستانه حل کنیم و میگفت تو توی رفتار من تغییراتی احساس نکردی !!.گذشت تا ۳ ماه دیگه کشوی میز رو که باز کردم دیدم یه پایپ زیره میزه و دوباره میگفت مال من نیست .اما من دیگه خسته شدم . مرده خوب و مهربونیه .اخلاقش بد نیست امااز آینده می ترسم چون شنیدم آدم های شیشه ای اولش خیلی خوببن به مرور زمان افتضاح میشن . امیر هم به نظرم فکر کرده من که میگم میرم و طلاق میگیرم فکر میکنه شوخی میکنم اما واقعا دیگه میترسم و احتیاج به یه مشاوره دارم . چون خجالت میکشم به خونوادم بگم و با اونا مطرح کنم چون اگر به پدرم بگم یک کلام میگه طلاق چون پدرم اینا شهرستانین از آبروشون می ترسن .تو رو خدا کمکم کنین نمی تونم تصمیم قاطع بگیرم به مشاوره احتیاج دارم .خیلی حرفای دیگه دارم که باید براتون بزنم/خواهش میکنم پیش چه مشاورهای برم بهتره که تصمیم درست بگیرم
1 پاسخ
سلام .موافقم حتما مراجعه کنید به دکترای روانشناسی یا یک روانبزشک.تا ببنید جه تصمیمی بهتر هست.فقط فکر می کنم به حد کافی نادیده کرفتین این موضوع رو باید حسابی بررسی کنید.
سلام
من مهشید هستم.دو بار قبلا توی خونه پایپ و مقداری شیشه پیدا کردم و وقتی به همسرم گفتم به هزار بهانه گفت که مال من نیست و اینکه میگه تو راجع به من چی فکر میکینی و از این حرفا .من کارمندم و شغل خیلی خوبی دارم اما اون بیکاره و بعضی اوقات خرید و فروش گل برای شهرداری انجام میده و پول در میاره اما همیشه تو خونست و اکثراوقات تا ۵ که من میخام بیام خونه خوابه . تا این که این چن وقت دوباره پایپ و شیشه شانسی تو وسایلش دیدم که با کلی ناراحتی و گریه گفت بیا دوستانه حل کنیم و میگفت تو توی رفتار من تغییراتی احساس نکردی !!.گذشت تا ۳ ماه دیگه کشوی میز رو که باز کردم دیدم یه پایپ زیره میزه و دوباره میگفت مال من نیست .اما من دیگه خسته شدم . مرده خوب و مهربونیه .اخلاقش بد نیست امااز آینده می ترسم چون شنیدم آدم های شیشه ای اولش خیلی خوببن به مرور زمان افتضاح میشن . امیر هم به نظرم فکر کرده من که میگم میرم و طلاق میگیرم فکر میکنه شوخی میکنم اما واقعا دیگه میترسم و احتیاج به یه مشاوره دارم . چون خجالت میکشم به خونوادم بگم و با اونا مطرح کنم چون اگر به پدرم بگم یک کلام میگه طلاق چون پدرم اینا شهرستانین از آبروشون می ترسن .تو رو خدا کمکم کنین نمی تونم تصمیم قاطع بگیرم به مشاوره احتیاج دارم .خیلی حرفای دیگه دارم که باید براتون بزنم/خواهش میکنم
1 پاسخ
سلام .موافقم حتما مراجعه کنید به دکترای روانشناسی یا یک روانبزشک.تا ببنید جه تصمیمی بهتر هست.فقط فکر می کنم به حد کافی نادیده کرفتین این موضوع رو باید حسابی بررسی کنید.