0 دیدگاه

نیل ۹۰


بسیار از همکاری و راهنمایی شما سپاسگذارم


بله خودم هم احساس میکنم رفتارم درست نیست و با این اصرارها اذیتش میکنم ولی دست خودم نیست و یکسره نگرانم که دوباره به سراغ این کار نره و حتی وقتی باهاش صحبت معمولی هم در این مورد میکنم کلافه میشه و میگه اصلا دوست نداره دیگه در این مورد صحبت کنه. میگه این مساله کاملا از ذهن من پاک شده ولی تو به یادم میاری دوباره. مساله دیگه ای هم که باعث نگرانیم شده اینه که میون حرفهاش هم به من گفت که اصلا کاش این موضوع رو بهت نمیگفتم. صحبت کردن من تنها به خاطر نگرانیم هست . میگه که من الان تنها فکر و ذکرم اینه که برم سربازی و سر کار و تشکیل خانواده است. میگه من فهیدم که این موضوع چه بلایی به سر زندگیم میاره و دیگه سراغش نمیرم. آفای دکتر ایشون تکرار میکنه و اصرار داره که اصلا کاری نکرده. یعنی اینکه چون مصرفش کم بوه ( ۳ ماه ) پس دیگه اعتیاد به شمار نمیاد.میگه من وابسته اش نشدم چون مصرفم کم بود و سریع کنار گذاشتم این کار رو. و در آخر اینکه من اصلا طرز رفتار درست رو نمیدونم چون اصلا تا به حال با همچین موضوع هایی مواجه نشدم و حتی در این موارد چیزی نشنیدم و اطلاعاتم خیلی کم هست و به همین دلیل ناخودآگاه اذیتش میکنم.


با تشکر از همکاری شما

دیدگاهتان را بنویسید